الف : تقسیم قولنامه از جهت مالی که مورد قرارداد است : ۱- مورد معامله مال منقول است : ب : تقسیم قولنامه از جهت زمان انجام تعهد قولنامه هائی که زمان اجرای تعهد یا متعهد است . قولنامه هائی که زمان اجرای تعهد با متعهدله میباشد . ج : برمبنای تعهدات طرفین قولنامه ها را به انواع زیر می توان تقسیم نمود: ۱- قولنامه ساده ۲- قولنامه تعهد آور : د- مبایعه نامه : مبحث دوم : ماهیت قولنامه الف : قولنامه تعهد به انتقال است : ب :قولنامه سند بیع است : ج : قولنامه شرط ابتدائی است : انواع شرط : بند اول – شرط ضمن عقد : ۱- شرط فعل : بند دوم : شرط تبانی : بند سوم : شرط ابتدائی : ۲- شرط نتیجه : نتیجه بحث : گفتار دوم : مقایسه بامفاهیم مشابه ج : قولنامه وتعهد یکطرفی : د:قولنامه و وعده : فصل دوم : انعقاد و شرایط اعتبار مبحث اول :شرایط انعقاد گفتار نخست : شرایط مربوط به طرفین عقد الف : حاکمیت اراده ب : قصد ورضای طرفین ج :ایجاب و قبول د: اهلیت طرفین گفتار دوم : شرایط مربوط به تراضی الف : مورد معامله ب : جهت معامله مبحث دوم : اعتبار قولنامه الف : آیا قولنامه وقتی بصورت قرارداد مستقل تنظیم شود معتبر است ب : آیا قولنامه را باید بصورت شرط ضمن عقد آورده تا معتبر باشد ج :آیا قولنامه اموال غیرمنقول باید ثبت شود ۱- قولنامه سندی است که در آن تعهد به انتقال شده ۲- قولنامه بصورت سند بیع تنظیم شده باشد . فصل دوم : آثار قولنامه : مبحث اول : قلمرو قولنامه گفتار نخست : اثر قولنامه نسبت به طرفین الف : طرفین چه کسانی هستند
مقدمه : حقوق تعهدات باتوسعه روزافزونش قسمت سهمی از حقوق خصوصی را بخود اختصاص داده و گسترش آن زمینه های تخصصی گوناگونی را نیازمند است و پدید آورده . افزایش قراردادها بسبب نیازمردم در اثر روابط اجتماعی ، تحول جامعه و کافی نبودن عقود سنتی ، ایجاد قالبهای نو و تازه ای را سبب گردیده که این امر موجب بروز اختلافات جدید و صدور احکام متفاوت در رسیدگی شده است . اهم عواملی که می توانند از صدور چنین احکامی جلوگیری نمایند ، نقش حقوقدانان و نظریه پردازان حقوق ، قضاوت عالم و آگاه به قانون و سرانجام قوانین مناسب است . علمای حقوق برای ایجاد رویه قضائی تلاش مینمایند و نظریه های آنان راهگشای خوبی است ولی شاید بتوان گفت که ، طرز تفکر متفاوت قضات و بعضا عدم بکارگیری قوانین در فصل خصومت ، رسیدن باین هدف را مشکل نموده که این ناهمگونی خود سبب طرح دعاوی گوناگون میگردد.